مردهــا
را بايد در چهارخانه ی پيراهنشان جستجو كرد...
در آستينهایِ بالا زده شان...
در لبخندهایِ كجِشان...
در تركيب بویِ خستگی و ادكلن تلخشان...
در زِبريه ته ريششان...
در نگاهِ پر ابهتشان...
در آغوششان
كه اگر فمنيست ترين هم باشی،
برایِ داشتنش حاضری زندگی ات را ارزانی كن ...
اصلاً مردها را بايد جستجو كرد...
در آغوش گرفت...
شناخت...
اگر جنسِ اصلي اش را يافتی، دو دستی بچسبش...
بازار پر شده از جنسهایِ تقلبی و مشابه كه تاريخ مصرفشان سالهاستــ گذشته...
هوایِ حرف تو ، آدم را
عبور می دهد از
کوچه باغ های حکایات
و در عروق چنین لحن ،
چه خون تازهٔ محزونی...!
سهراب سپهری
در شبِ کوچک من؛
دلهره ویرانیست
گوش کن
وزشِ ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم...
فروغ فرخزاد
دوست داشتم
معلم املای تو بودم
و "دوستت دارم" را املا بگویم
و هی بپرسم : تا کجا گفتم؟
تو بگویی : دوستت دارم...
فروغ فرخزاد
احترام گذاشتیم و فکر کردند نمیفهمیم
توجه کردیم و خیال کردند گدای محبتیم
وای به حال این مردم
نه احترام سرشان میشود نه توجه
کناراین مردم شاد نمیشوی
فقط تنهایی را بیشتر حس میکنی...
حسین پناهی
هر کجا میروم ظلم می بینم
و همه می گویند
«نگران نباش،خدا جای حق نشسته»
خدایا می شود از جای حق بلند شوی
تا حق سر جایش بنشیند...!
حسین پناهی